نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب دلیر بی ادعا
برگی از خاطرات شهید «بهتویی»
«شهید بهتویی به طرز ماهرانه‌ای نزدیک تانک شد و دوشکا و دوشکاچی دشمن را از کار انداخت و راه را برای ادامه پیشروی هموار ساخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۸۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶

برگی از خاطرات شهید «بهتویی»؛
«سردار بهتویی همیشه گوش به فرمان مافوقش بود و برای انجام وظیفه زمان خاصی را نمی‌شناخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۵۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰

برگی از خاطرات شهید «بهتویی»؛
«زمانی که ما می‌خواستیم به شناسایی برویم. آقای بهتویی تأکید می‌کرد که حتماً با وضو برای شناسایی بیایید و ما نیز پس از وضو گرفتن با ذکر بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و با دعای «امَن یُجیب» به شناسایی می‌رفتیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۳۷۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«هر فرماندهی که نیروهایش عبور می‌داد چندین تلفات، شهید و مجروح می‌داد و تنها گروهی که توانست با شیوه خاصی و بدون تلفات از آن مکان عبور کند گروهان ما بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۵۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«شهید رجبعلی بهتویی در کار‌های سخت و دشوار، همیشه پیش‌قدم و در دفاع و مبارزه با دشمن بسیار جدی و مصمم بود و از نثار کردن جان در راه دین و کشور هیچ ابایی نداشت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۴۰۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۲۹

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«آقای بهتویی با درایت، شجاعت، صبوری و خلوص نیتی که داشتند بچه‌ها را به خوبی راهنمایی می‌کردند تا عملیات موفق‌آمیز شود و نقش ایشان در عملیات والفجر ۴ بسیار زیاد و مهم دلیرانه بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۲۸۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۸

«شهید بهتویی عمر خود را صرف اسلام و وطن کرد و مظلومانه به شهادت رسید به گونه‌ای که همرزمان شهیدش او را شهید مظلوم می‌نامیدند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۲۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۸

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«آقای بهتویی فرزند و تربیت شده انقلاب بود و حس سلحشوری و جانبازی در او موج می‌زد. وی در جذب نیرو‌های بسیجی برای اعزام به جبهه‌ها نقش فعال و موثری داشت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۲۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۲

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«به او گفتم ساعتت را با ساعت من عوض می‌کنی؟ آقای بهتویی در جواب گفت که قابل شما را ندارد، ولی از آن جایی که این ساعت به عنوان هدیه و یادگاری است برایم بسیار ارزشمند است و نمی‌توانم آن را عوض کنم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۰۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۷

«در عملیات والفجر ۴ من و آقای بهتویی و فرج‌الله فصیحی‌رامندی و علیرضا اکبری برای شناسایی، چند روزی به منطقه مریوان رفتیم. من به یاد ندارم که در آن شب‌ها با توجه به خستگی شدید روزانه، نماز شب آقای بهتویی ترک شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۸۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۸

«آقای بهتویی هنگام عملیات، خیلی قاطع و مصمم بود اما در مواقع دیگر بسیار مهربان و صمیمی رفتار می‌کرد و به ما می‌گفت: ما باید همیشه به خدا متوسل شویم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

«آقای بهتویی علاوه بر درک مسایل نظامی و قدرت فرماندهی، توجه خاصی در مسایل عبادی و رازونیاز داشت، به گونه‌ای که بار‌ها به چشم خود دیدم که ایشان در دل تاریکی‌های شب به کنجی پناه برده و با خدای خویش مشغول راز و نیاز بود و نماز شب می‌خواند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۳۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۰۴

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«بعد از اتمام کار، ایشان به آقای علی‌اکبری بی‌سیم زد که چه کاری کردی؟ آیا گوجه‌ها هنوز نرسیده‌اند؟ گوجه‌های ما که تمام شد! و آقای علی‌اکبری پاسخ داد که ماشاء‌الله به این زودی! و آقای بهتویی فرمود: بله حتی تیربار عراقی‌ها را نیز با خود آوردیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

«چند پتو در دست داشت و مانند پدری مهربان که از بچه‌هایش مواظبت می‌کند به چادر نیرو‌های بسیجی می‌رفت و کسانی که پتو نداشتند و یا کم داشتند به آن‌ها می‌داد و زیر سرشان را درست می‌کرد و رویشان می‌انداخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "رجبعلی بهتویی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۵۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۲

در قسمتی از کتاب "دلیر بی‌ادعا" که زندگینامه و مجموعه خاطرات سردار شهید "رجبعلی بهتوئی" است، می‌خوانید: «طی مسیر دوباره به یک تیربارچی برخورد کردیم که هم بچه‌ها را خیلی اذیت می‌کرد و باعث توقف نیرو‌ها شده بود. این تیربارچی بدون اینکه ما را به خوبی ببیند در آن تاریکی شب بی‌هدف شلیک می‌کرد ...»
کد خبر: ۵۲۴۱۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۹

نوید شاهد - کتاب "دلیر بی‌ادعا"، زندگینامه و مجموعه خاطرات سردار شهید "رجبعلی بهتوئی" است که سال ۱۳۹۲ در یکصد و ۱۲ صفحه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۱۹۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۵